به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار،
با شما هستم…خود خود شما…چه خبرتان است؟کجا را مي خواهيد بگيريد. فکرنمي کنيد زيادي گذاشته ايد؟؟؟
به سفره که نگاه مي کني پراست …پرپر…لبالب از تمام آنچه که هست!
از کره ومربا و پنير و گردو وسبزي خوردن بگير تا خرما وحلوا وآش شعله زرد وحليم ونان شيرمال و شربت سکنجبين و زعفراني وآب ميوه ونان در چند مدل فانتزي وبربري وسنگک والبته…[ببخشيد که يادم رفت...]: نقل محافل افطاري …زولبيا وباميه !!!
تازه خبرنداري اينها فقط براي دم افطارتدارک ديده شده وبعد از آن تازه داستان واقعي شروع مي شود!
آش رشته وسوپ جوي شيري… براي باز کردن معده !
بعد هم سفره براي ساعتي جمع مي شود ويک ساعت بعد پلوي سفيد ويک غذاي مشتيِ مشتي…که از بازارهم سفارش داده اند…که صدالبته يا کباب کوبيده است يا قيمه نثارياجوجه …آخر، ديگر اين روزها نمي شود تدارک غذاي چند نفر را داخل آشپزخانه هاي کوچک ديد. قطعاً هم خوش خوراکتر است وخورده مي شود وهم کلاسش بالاتراست واگر ما نکنيم ،بقيه حتماًانجام مي دهند وخوب …نمي شود ديگر …بايد همه هماهنگ رفتارکنيم!!!؟؟؟!
و …داشت يادم ميرفت…سالاد ماکاروني وذرت مکزيکي وسالاد چند رنگ که اگرتويش قارچ وجوانه گندم نباشد نعوذبالله …قرآن خدا هم غلط مي شود!!!وسس آلبالويي رنگ وسس مايونز!
بعداز همه اينها هم دسر که ژله است ورنگ در رنگ وبعد، اين قصه دراز، ختم مي شود به ميوه که حتماً بايد چهارپنج رنگ باشد وکنارش به اقتضاي اين روزهاي گرم، هندوانه وطالبي و…
حالا از ست ظرف وظروف که باب شده اين روزها حتما رنگهاي جيغ باشند ومربعي شکل …وفنجانهاي حتما حتماً پايه دار وسفره هاي يکبارمصرف …[چون بايد دور انداخته شود به خاطر چرب وشيريني که سرافطار پيش مي آيد]…که بگذريم دوندگي چند روزه خريد وريخت وپاش چند روز بعد خانه را هم اضافه کنيد به مجموعه تان…به نظرتان چيزي از ماه رمضان مي ماند براي بندگي کردن؟!!
باورکنيد …باورکنيد اين يک قصه واقعي است…سفره خيلي از ما اينگونه شروع مي شود با کمي کم وزياد در اقلامش… واگربخواهي خلاف جريان آب حرکت کني چقدر بايد تحمل داشته باشي وخودت را ريز ريز بخوري تا طعنه اطرافيان ومتلکهاي رنگ به رنگشان از پوست کلفتت رد شود…و…
زبانمان مو درآورد بس که با جمع فاميل قرار مدارگذاشتيم که اسراف نکنيم…پلوي ماه رمضان را حذف کنيم…يک رقم آش سرسفره بگذاريم وخيلي از اين مخلّفاتي که حتي دست بهشان نمي خورد حذف کنيم…اما زهي خيال باطل که دلمان پرخون است وهميشه بايد تحمل هزار حرف نگفته را که در چشمهاي اطرافيان موج مي زند داشته باشيم وضمنا…ًضرب در… خسّت وگدايي وبي سليقگي خانم خانه وعدم مهمانداري وهزار انگ ديگر بکنيد… ببينيد چيزي مي ماند براي شبهاي قدر؟؟؟
بس کنيم…همه مان بس کنيم، حرفهاي صد من يک غازي را که پشيزي نمي ارزد ودگمه برگشت بزنيم به همه بي اخلاقيها وبي ديني هايي که سرسفره هايمان مي گذاريم به جاي بوي خوب ماه خدا!
سفره افطار فقط براي خوردن رنگ و وارنگ دنيا نيست…رمضان ماه مهرباني هاست…
تازه اضافه کنيد به اين مجموعه داستان تالارهاي غذاخوري وافطاريهايي که فقط براي خالي نبودن عريضه وحرف درنياوردن اقوام واااااااالبته ديزاين وديسيپلين بالا مد شده اند!!!
ما اولين درس رمضان را خوب ياد نگرفته ايم:
گرسنگي مي کشيم تا ياد بگيريم همسايه مان اگر گرسنه است …طعم گرسنه بودن چه مزه اي دارد!
ودراين روزهاي آشفته بازار وفشاروتحريم وبالا وپايين شدن دلار وارز، شماره نزديک بيني چشمهايمان را حتماً بالا ببريم وکمي …فقط کمي… قرآن را بفهميم:
چيزي که کلاس اول مدرسه سرصف ميخوانده ايم را امروز عمل کنيم:
که بخوريد وبياشاميد …اما…اسراف وزياده روي…!!!!
سادگي را ميشود در کلام پيامبر(ص)دريافت که:
…ولو با يکدانه خرما…مي شود افطاري داد…
وکاش به هم ياد بدهيم ،فضيلتهاي فراموش شده راکه مدتي است کمرنگ شده اندو به ياد هم بياوريم، قصه افطاري حضرت علي وفاطمه اش را…
لطفاً سوء تفاهم نشود …نمي گويم نان ونمک بخوريم…نه!اما مي شود سفره هايمان بوي علي بگيرد …بوي پنج تن…بوي زهرا…
وبعدهم از بزرگترهايمان ياد بگيريم که گاه با ته مانده هاي نان سرسفره مي شود دويماج درست کرد وبا چند دانه نان …مشتي سبزي ويک استکان ساده چايي.
مي شود دلمان نزديکتربشود…وياد بگيريم بيشتررفت وآمد بکنيم بدون هيچ زحمتي براي صاحبخانه…
زندگي درماه رمضان رنگهايش فقط سفيد است وسياه…يا خوب خوب ويا…
انتخابش با ماست وامتحانش مجاني …
منبع خبر: صبح قزو.ين